اولین جرقه مطالعه و تحقیق در ارتباط با روستای صخرهای جراغیل در تابستان سال 1398 در ذهن من ایجاد گردید. در آن ایام پس از بازدید از این روستای بکر و دیدنی مجذوب شگفتیها و زیباییهای آن شدم. به خوبی به یاد دارم هنگامی که وارد این روستا شدم با یک ساختار خارقالعادهای مواجه شدم که تا کنون نمونه مشابه آن را در هیچ بازدید دیگری مشاهده نکرده بودم. یک صخرهی بسیار عظیم با ارتفاع حدود 30 متر و به طول حدود 100متر در کانون توجهات این روستا قرار داشت. این زیبایی و عظمت مطلق در دره یوشانه و از جنوب شرقی به کوه سویوخ بلاغ و رودخانهی خروشان گنبرف واقع شده است. مدت زمان کوتاهی پس از ترک این روستای زیبا به مطالعه هویت و تاریخچهی آن پرداختم. هرچه در این امر پیش میرفتم بیشتر احساس تاثر و اندوه وجودم را فرا میگرفت، علت این موضوع آن بود که این روستای تحسین برانگیز با آن هویت و تاریخچهی برجسته در میان مردم بسیار گمنام و ناشناخته بود؛ از همین رو به عنوان یک دانشآموخته رشتهی مرمت و احیای بناها و بافتهای تاریخی وظیفه خود دانستم تمام توان و دانش خود را در جهت احیا و معرفی این جاذبه تاریخی و خاص به کار گیرم.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.